O2

حیاط خلوتی برای آرامش واندیشه

O2

حیاط خلوتی برای آرامش واندیشه

باتو آروممو بی تو....

 

راننده از اون داش مشتی ها بود با لحن لوطی گری زیر لب میخواند:

زیر رواق، تو هشتی ها

 قاطی شدی با مشتی ها
قول داده بودی می کشی

 یادت باشد نکشتی ها


میشه،یه جوری دیگه ی،مردم آرموند با هم دیگه مهربونترن.

راننده می گفت:  داداش، همه دار وندارمون همین ماه رمضونه یست.آقای که شماباشید ما اولاش خیلی دین وایمون حسابی نداشتیم،اصلا کرکره نماز و روزه وهر چیز دیگه ی پایین بود،ولی خدایش خدا وپیغمبرقبول داشتیم.گوشمون به هیچی بدهکار نبودهرچی به ما میگفتندخدا،روزه،نمازو.....

اصلا وابدا یه گوش در و دومی دروازه.ما هم کم نمی وردیم جواب میدادیم:ای بابا دل باید پاک باشه!

راننده بایه خنده کوچیک کوچیک میگفت:حتما میگی چه مزخرف،اگه دل پاگه لاجرم کارهای پاگ میکنه.ازکوزه همان برون تراود که دروست.

راننده می گفت:  یادش بخیرتویکی ازشبها که با پچه ها جمع شده بودیم،گل میکفتیم وگل می شنیدم ناغافل گی،غلام یه دانده شوخی شوخی با ما کل انداخت کار به قمار کشید سر اینکه هرکی باخت یه ماه رمضون روزه بکیره.اولاش باخودم می کفتم:ازشرط آبکی قمار معلومه که کارپیچ میچ نمیشه.

راننده می گفت:  اون شب زد و ما باختیم ،حال از ما انکار واز بقیه اصرار.الا وبلله باید روزه بگیری هی میکفتم رفقا من وشما رو با روزه چه کار؟هر چی ما می گفتیم مثل تف سربالاصورتمونوآبپاشی می کرد.آخرش زورشون به ماچربید واز ما قول گرفتن که به شرطمون عمل کنیم.

راننده می گفت:  روز اول عینهو عذاب ،رفیقا هم آتیش بیار معرکه می شدن و هی مارو دست مینداختند.راستش بخوای یک روز امپر به تهش چسبیدوتصمیم کرفتیم که  یواشکی روزه نگیرم. ولی هرچی فکر کردیم دیدیم این یکی تو مرام ما نیست،اصلا اینکار تو آداب لوطی گری عین خیانته.اخرش تصمیم کرفتم این ماه رمضونیو عین زهر مار تحمل کنم.

عیال این فکرمو فهمید.وچیزی کفت که خونه دل کوچیکمونو به زلزال انداخت،هرچه نباشه زن ند وکلید دل مردا دستشونه"مرد،تو بخاطررفیقات یه ماه روزه میگیری ولی بخاطرخدا که همه دار وندارت از اونه هیچ کاری نمی کنی".

راننده می گفت:  این حرف کلی بهمون برخورد،از همون روزتصمیم گرفتم برای خداروزه بگیرم.بعدازصباحی دیدیم ای آقا روزه هم انقدرسخت نیست.گذشته از اینها،روزه گرفتن آرامش خاطری داره که کلی آدموکیفورمیکنه.

راننده می گفت:این آرامش برای همه هست ولی همه متوجه نیسن،ولی کسی که روزه نمی گرفته بهترمتوجه.اونایکه روزه نمی گیرندخیلی چیزهااز دست میدن یکی همین ارامشه ست.

راننده بازهم زد زیر آواز :

 

هرچه دارم ازتودارم/ای همه دار و ندارم/با تواراموم و بی تو بی قرار بیقرارم ............

 

 


خبرفوری

1.شعراول برای ترانه سرای عزیزمون محمدصالح علاء و شعرپایانی از آنه دکترافشین یداللهی.

2.بخاطرداستان آب دوغیم ازشما و ماه عزیز رمضان پوزش میخوام.

نظرات 3 + ارسال نظر
سوت دسته دار یکشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 11:54 ب.ظ http://blog.tayyeb.info

سلام به داش مشتی اتوبوس سوار خودم
دایی دیر گفتی من دارم فردا میرم تهران. کلاسا دارن شروع میشن! ولی باز پایم یه بار هم که شده تلاششو بکنیم!

bombo دوشنبه 18 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 11:39 ق.ظ http://bombo.blogsky.com

به به!
هر چه دارم از تو دارم ای همه دار و ندارم!
چقدر باحاله! اصلا به رمضون نمیخوره!
قصه ات جالب بود
مخصوصا نقطه اوج داستان که زنه میاد به شوهرش اون حرفو میزنه
تیکه هایی هم که استفاده کردی راست کار لوطی منش های داش مشتیه
بجا بود
.
.
.
این از داستانت
خوب حالا بریم سر اصل مطلب!
که نوشتن هام فرق کرده ها!
مشکل اصلی دیدن وبلاگ توسط شخصی که انتظارش نمیرفت اینه که تو هم ته دلت وسوسه میشی یه چیزی بنویسی که به اون برگرده! حالا وقتی مطمئن شدی "آشنای غریبه ات" کیه، اون موقع میفهمی!
.
.
.
راستی از همین جا از آشنا جانت (!) دعوت میکنم به وبلاگ ما هم بیاد!

شیدا جمعه 22 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 02:22 ق.ظ http://donyayesheyda.blogfa.com/

سلام

ای عشق همه بهانه از توست............

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد